ژورنال نویسی متفکرانه: بیشتر خودت باش

این داستان با الهام از اتفاقات واقعی نوشته شده است.

روزی سوفی به استادش گفت: «می‌شود در یک جمله راز خوشبختی را به من بگویید؟»

استاد با مهربانی لبخندی تحویل او داد و گفت: «بیشتر خودت باش.»

سوفی هرگز فکر نمی‌کرد این سه کلمه بتواند چنان قدرتی داشته باشد که ارزش‌ها و باورهایش را زیر و رو کند و از او آدم جدیدی بسازد.

این جمله‌ی کوتاه اما عمیق، باعث شد بسیاری از آموخته‌های قبلی خودش را زیر سؤال ببرد و از نو، همه چیز را با نگاهی متفاوت بررسی کند. او متوجه شد که نیاز دارد خودش را بیشتر و عمیق‌تر بشناسد و باید زمان‌هایی را در طول روز به این کار مهم اختصاص دهد.

«بیشتر خودت باش» بهترین توصیه‌ای بود که شنیده بود و مهم‌ترین و آگاهانه‌ترین تصمیمی که گرفت این بود که این توصیه را در زندگی‌اش به کار ببرد.

این جمله، او را تشویق می‌کرد که شجاع و خلاق باشد، نیازها و خواسته‌های خودش را به رسمیت بشناسد، هر روز به اینکه چه احساسی دارد دقت کند، واقعیت را بگوید و بدون ویرایش و سانسور، شخصیت واقعی و خصوصیات منحصر به فرد خودش را به بقیه نشان بدهد.

سوفی فهمیده بود که آموخته‌ها و باورهای قدیمی‌اش دیگر کمکی به او نمی‌کنند و با وجود آن‌ها، هرگز ممکن نیست که در زندگی‌اش به جایی که دوست دارد برسد.

این توصیه، یک حقیقت بود و زیستن در حقیقت از سوفی حمایت می‌کرد تا آینده‌ای هیجان‌انگیز و ماجراجویانه برای خودش بسازد؛ همان آینده‌ای که همیشه آرزویش را داشت.

ژورنال نویسی متفکرانه: بیشتر خودت باش

نوشتنِ مستمر، منظم و هدفمند، روشی بود که سوفی برای شناخت بیشتر و عمیق‌تر خودش انتخاب کرد تا بتواند بیشتر خودش باشد.

در فرایند ژورنال نویسی متفکرانه، سوفی یاد گرفت که دنیا از او انتظار ندارد احساس ناکافی بودن کند، ساکت و کوچک بماند و شبیه دیگران باشد یا انتظار ندارد که به انجام کارهای بی‌نتیجه ادامه دهد و به دلیل شکست‌ها و اشتباهاتِ گذشته ـ خسته و شکسته ـ همه چیز را رها کند و تسلیم شود.

بلکه کاملاً برعکس، دنیا از او می‌خواست که به خوب و کافی بودن خودش اعتماد داشته باشد و با قدرت، بدرخشد. دنیا از او می‌خواست که بیشتر خودِ اصیل و واقعی‌اش باشد تا بتواند هم زندگی خودش و هم زندگی اطرافیانش را بهتر کند.

سوفی در این فرایند، متوجه شد که برای ایجاد ارتباطی صادقانه باید هر روز ـ به روش‌های مختلف ـ تلاش کند بخش‌های بیشتری از وجودش را بشناسد و بپذیرد.

او در حال طی کردن مسیر شفا بود؛ مسیری که به او این اجازه را می‌داد تا بیشتر، خودش باشد و با تمامِ وجودش و به طور کامل و واقعی، زندگی کند.این همان چیزی بود که دنیا به آن نیاز داشت؛ این‌که آزادانه زندگی کند.

ژورنالِ او با این جمله از آلبر کامو شروع می‌شد که «آزادی چیزی جز شانسی برای بهتر بودن نیست. تنها راه کنار آمدن با یک دنیای غیرآزاد این است که چنان آزاد شوی که صرفاً وجود داشتنت، نوعی طغیان باشد.»

در ژورنال مخصوص سوفی، سؤالاتی مطرح شده بود که او را عمیقاً به تفکر وامی‌داشت. سؤالاتی شبیه به این:

✅ تمرین خودآگاهی

دوست داری چه آینده‌ای داشته باشی؟

آیا داستان‌ها و باورهای قدیمی تو، مفید هستند و از تو برای ساختن آینده‌ای که در نظر داری، حمایت می‌کنند؟

در مورد اینکه بیشتر خودت باشی و از خودت پشتیبانی کنی، چه حسی داری؟

ژورنال متفکرانه، فضای امن و خلاقانه‌ای را در اختیار سوفی می‌گذاشت تا بتواند روی زندگی درونی‌ خود (افکار و احساسات و تجربیات شخصی‌اش) کار کند. او برای ماندن در مسیر تغییر، به این فضا احتیاج داشت.

هدفِ سوفی از نوشتن این بود که دنیای درونی خودش را غنی‌تر و وسیع‌تر کند و آدم بهتری باشد. با این کار، راحت‌تر می‌توانست واقعیتِ زندگی‌اش را بپذیرد.

این تغییر، زمینه‌ای را برای او فراهم کرد تا عمیقاً احساس ارزشمندی کند و از بیانِ حقیقت، هیچ شرم و هراسی نداشته باشد. چنین شجاعتی باعث بهبود روابط او نیز شد، چون دیگر مجبور نبود هنگام ارتباط با دیگران چیزی را ثابت یا مخفی کند؛ بنابراین می‌توانست با خیالی آسوده از حس تعلق و همدلی با آن‌ها لذت ببرد.

سوفی از طریق ژورنال نویسی متفکرانه از این حقیقت آگاه شد که تا وقتی خودش را به طور کامل نپذیرد، نمی‌تواند به طور کامل در دنیا ظاهر شود. در واقع، تغییر دنیای درونی‌اش به او این فرصت را می‌داد تا با شفقت و گذشت و اشتیاقِ بیشتری، پذیرای اتفاقات دنیای اطرافش باشد.

در این مسیر، رفته رفته سوفی به بزرگ‌ترین پشتیبان و حامی خودش تبدیل شد تا جایی که دیگر برای بیان صادقانه‌ی نظرات، افکار و احساساتش، نیازی به تائید و تحسین و حمایت دیگران نداشت؛ چرا که با تمرین و تلاش زیاد، این قدرت و عظمت را به دست آورده بود که بیشتر خودش باشد.

⏱️ مکث

شما چه حسی دارید و چطور فکر می‌کنید؟

شما هم ترجیح می‌دهید بیشتر خودتان باشید؟

📌 پی‌نوشت: ژورنال نویسی متفکرانه، سبکی از ژورنال نویسی است که بر موضوع یا مسئله‌ای خاص تمرکز می‌کند و تمرین این سبک، می‌تواند آگاهی ما را نسبت به خود و دنیای اطرافمان دگرگون کند.

فضای ساختاریافته و هدفمند ژورنال هایی که مخصوص این سبک از ژورنال نویسی طراحی شده‌اند، این امکان را برای ما فراهم می‌کند تا اندیشه‌های خودمان را به شکلی عمیق و دقیق ثبت کنیم و بر این اساس ـ به شکلی مسئولانه و متعهدـ اقدامات لازم را در جهت «خلق سبک زندگی دلخواهمان» انجام دهیم.

منابع
بخش
منابع

• موسیقی: Eclipse-HelenJane Long

میکروگام ابزاری برای یادگیری و اقدام است و با عشق ساخته شده برای اینکه کمک کند، در مسیر رسیدن بمانیم و از رنجِ راه کم کند، تا سریع‌تر و با خیال راحت به جستجوی هدف‌های بزرگ‌تر و چشم اندازهای زیباتر برویم.

اگر در طول مسیرتان، احساس کردید نیاز دارید با کسی حرف بزنید میکروگام آماده است، همراه و هم‌قدم شما باشد.🌻

ژورنال نویسی

دیوارهای بلند را نساخته‌اند تا مانع رسیدن ما به رویاهایمان شوند.

دیوارها را ساخته‌اند تا با سخت کوشی و عبور از آنها، به خود و دیگران نشان دهیم که رویاهایمان چقدر برایمان مهم هستند.دیوارها مانع ما نیستند.دیوارها وجود دارند تا مانع کسانی شوند که به اندازه‌ی ما، رویاهایشان را دیوانه وار دنبال نمی‌کنند. رندی پاش

فهرست