تمرین شانزدهم: برای تقویت احساس ارزشمندی
احساس ارزشمندی برای شکلگیری عزتنفس سالم و شخصیت قوی و تأثیرگذار ضروری است.
در واقع، احساس ارزشمندی را میتوان پایه و اساسِ مفاهیم پذیرش خویشتن و عشق به خود دانست. فقدان احساس ارزشمندی، پیامدهای زیادی دارد که مهمترین آنها تجربه روابط سمی و رفتارهای خودویرانگر هستند و شامل گفتگوهای درونی منفی، اجتناب از دوستی نزدیک و صمیمیت، مقایسه خود با دیگران یا خراب کردن روابط خود به دلیل احساس عدم شایستگی، میشود.
هرکسی که یک رابطه ناسالم یا آزاردهنده را تجربه کرده باشد به خوبی میداند که ماندن در یک موقعیت سمی، احساس تردید نسبت به خود را تقویت میکند. با این حال، احساس شرم و عدم وجود احساس ارزشمندی باعث میشود همچنان در یک موقعیت ناسالم بمانیم.
احساس ارزشمندی یعنی اینکه برای زندگی و دستاوردهای خودمان ارزش قائل باشیم اما تجربیات تلخ دوران کودکی و قرار گرفتن در محیطی ناسالم موجب شده که شایستگیها یا داشتهها و مهارتهای خودمان را به رسمیت نشناسیم و اغلب، در طول زندگی با احساس بیارزشی و عزت نفس پایین دست و پنجه نرم کنیم.
اگر برای مدتی طولانی از درون احساس بیارزشی کنیم، چه اتفاقی میافتد؟
وقتی خودمان را بیارزش بدانیم:
- از مکانها، روابط یا موقعیتهای جدید دوری میکنیم.
- روابط ناسالمی را تجربه میکنیم که در آن، اغلب حتی نیازهای اساسی ما هم برآورده نمیشود.
- نیاز داریم دائماً دیگران ما را تائید کنند.
- به روابط سطحی یا کوتاه مدت رضایت میدهیم.
- از درون، احساس عمیق شرم، بیکفایتی و عدم شایستگی میکنیم.
- اگر کسی از ما تعریف کرد نمیتوانیم آن را بپذیریم.
- به یک آدم مهر طلب تبدیل میشویم که مدام به فکر راضی نگه داشتن دیگران است.
- به انتقاد حساس میشویم و نگران قضاوت دیگران هستیم.
- دچار اضطراب اجتماعی میشویم و میترسیم در نگاه دیگران بیارزش به نظر برسیم.
چطور احساس ارزشمندی شکل میگیرد؟
ساختن یا بازسازی احساس ارزشمندی یک فرایند است که نیاز به فداکاری، تعهد و اشتیاق کافی برای اینکه خودمان را ارزشمند بدانیم، دارد.
هدف ما کامل و بینقص بودن نیست. در قدم اول نیاز داریم این تصور غلط را کنار بگذاریم که ما یا هرکس دیگری باید کامل باشد. چنین تصوری در صورت عدم وجود احساس ارزشمندی، باعث میشود دائماً خودمان را با دیگران مقایسه کرده و بر روی کاستیها و نقصهای خودمان تمرکز کنیم و در نهایت، خودمان را در مقایسه با دیگران بیارزش بدانیم.
این ذهنیتِ اشتباه، کمتر بودن را منعکس میکند که شدیداً ظرفیت، توانایی و پتانسیل ما را نادیده گرفته و بر نقص داشتن، کمبود و فقدان تأکید میکند. این طرز فکر برای عشق به خود خطرناک است.
حقیقت این است که هیچ کس کامل و بیعیب نیست و کامل نبودن این معنی را نمیدهد که ما بیارزش هستیم.
در قدم بعدی نیاز داریم خودمان را از روابط سمی دور نگه داریم که این روابط به افراد خاصی محدود نمیشود، بلکه میتواند شامل دوستان، همکاران یا حتی خانواده نیز باشد.
برای ایجاد احساس ارزشمند بودن این خیلی مهم است که با افرادی رابطه داشته باشیم که در کنار آنها احساس خوبی نسبت به خودمان داریم و نیازهای ما دیده و برآورده میشود. اگر در یک رابطه، احساس میکنید که طرف مقابل شما را نادیده میگیرد یا وقتی با او هستید احساس بدی نسبت به خودتان دارید، باید به سالم و مفید بودن آن رابطه شک کنید.
ایدههای زیادی برای ساختن یا بازسازی احساس ارزشمندی وجود دارد اما برای شروع میتوانیم از این روش کمک بگیریم:
از خودت بپرس: چه کسی میگوید که من به اندازه کافی خوب نیستم یا ارزش شادمانی و عشق را ندارم؟
منتقد درونی ما همیشه تلاش میکند ما را متقاعد کند که به اندازه کافی خوب نیستیم یا ارزش شادمانی و عشق را نداریم؛ اما با یک تمرین ساده میتوانیم منتقد درونی خودمان را به چالش بکشیم و آگاهانه با آن روبرو شویم.
دقت کنید که کجا گفتگوی درونی منفی شما شروع میشود و مشغول انجام چه کاری هستید. تلاشتان این باشد که باورهای نادرستی که واقعیت را تحریف میکنند به چالش بکشید و از این طریق، خودتان را از آنچه به شما گفته میشود، دور کنید.
به یاد داشته باشید که خواندن مطلب کافی نیست. برای به دست آوردن بهترین نتایج، باید هر چیزی را که در این مطلب یاد میگیرید، به صورت عملی تمرین کنید. تمرین، بخش مهمی از یادگیری ساختن یا بازسازی احساس ارزشمندی است. تمرین، بخش مهمی از یادگیری عشق به خود است.
منابع:
آخرین تمرینات